صبح روز پنجشنبه بیست و یکم بهمن ماه سال یکهزار و سیصد و نود و پنج، کتابفروشی آینده در هشتادمین نشست خود، میزبان روحالامین امینی شاعر و نویسندۀ جوان افغانستانی بود.
به گزارش رویداد فرهنگی، در ابتدای نشست علی دهباشی ضمن خوشامدگویی به حاضرین، با اشاره به سفر اخیر خود به شهر هرات، از جایگاه و اهمیت این شهر در حوزۀ فرهنگ و ادب فارسی گفت:
“هرات با سابقۀ دیرینۀ خود همواره از مراکز مهم فرهنگ، هنر و ادبیات جهان ایرانی بوده است. مکتب هرات در نقاشی و بعد در ادبیات از مکاتب معروف و مهم است. امروز نیز نشانههای تاریخی و فرهنگی جهان ایرانی کهن همچنان در هرات باقی است. از جمله نسل جوان شاعران و نویسندگان، که وارثان آن شکوه و عظمت گذشته هستند و در قالب انجمنهای مختلف شعر و داستان، فعالیت منظم دارند. روحالامین امینی یکی از همین افراد است که هماکنون در هرات مدیر بنیادی است به نام آرمانشهر که موسسۀ نویی در حوزۀ فرهنگ به شمار میآید. از جمله فعالیتهای این بنیاد میتوان اشاره کرد به چاپ، نشر و ترجمۀ کتب گوناگون و برگزاری جلسات و نشستها. ”
سردبیر مجلۀ بخارا در ادامه دعوت کرد از دکتر یامان حکمت آبادی، از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد کابل، که در زمینۀ معرفی فرهنگ و ادب افغانستان سخن بگوید:
دکتر یامان حکمت آبادی پس از خیر مقدم با اشاره به حرفهای علی دهباشی شروع کردند:
“من اصالتا مشهدی هستم و به نوعی خود را جزوی از خراسان بزرگ میدانم. اکنون نیز به دلیل تدریس در دانشگاه کابل، دائم در رفت و آمد بین ایران و افغانستان هستم. همیشه ترجیح دادهام به هر بهانهای زمینی سفر کرده تا از هرات دیدن کنم. به شما نیز پیشنهاد میکنم که در صورت امکان حتما از هرات دیدن نمایید. مقبرههای بسیاری از بزرگان تاریخ، فرهنگ و ادبیات فارسی دری هماکنون در هرات است. از مقبرههای شعرا گرفته تا دراویش و رجل تاریخی. از جمله مقبرۀ عبدالرحمان جامی، خواجهعبدالله انصاری و دیگران که به دلیل کثرت نامشان در حافظه نمیماند.
امروز نیز اهالی فرهنگ و ادب به شکلی بسیار جدیتر از مناطق دیگر افغانستان، در هرات فعالیت دارند. یکی از افرادی که در شعر افغانستان پس از طالبان، به خصوص در غزل بسیار تأثیرگزار است و خوش درخشیده است، روحالامین امینی است. حضور او چه در کابل و چه در هرات همواره برای غزل فارسی غنیمت بوده است. او همچنین در خراسان ایران شناخته شده است و کتابهایش بین شاعران خوانده میشود.
طیف تأثیرگزار غزل امروز افغانستان، عمدتا جوان هستند. روحالامین امینی، کاوه جبران، ابراهیم امینی و سهراب سیرت بعضی از آنها هستند که همگی از میان متولدین دهۀ شصت برخاستهاند اما شعرشان شعری بسیار پخته است. به اعتقاد من که همواره منتقد غزل بودهام شعر روحالامین بسیار تازه است و در افغانستان جان تازهای به غزل داده است.”
دکتر یامان حکمت آبادی ضمن تشکر از علی دهباشی به سخنان خود چنین پایان دادند:
“روحالامین حتما دربارۀ ادبیات افغانستان سخن خواهد گفت ولی من در یک نگاه کلی میتوانم بگویم ادبیات امروز افغانستان ادبیاتی جوان و نوپاست و بسیار با ادبیات قبل از طالبان تفاوت دارد؛ ولیکن در عین نو بودن از بنمایههای اسطورهشناختی خالی نیست و از روان تاریخی همۀ ما بهره میبرد. همچنین توانسته پلی باشد بین گذشته و امروز خود. همانطور که هر ادبیات موفقی باید چنین باشد.”
سپس علی دهباشی از خانم زینب صابر دعوت کردند که به همراهی روحالامین امینی به گفتگو و شعرخوانی بپردازند.
علی دهباشی: “این سنت ماست که ابتدا از آقای امینی میخواهیم خودشان را معرفی کنند و از زندگی شخصی و کاریشان در هرات برایمان بگویند.”
روحالامین امینی: “سلام و عرض ادب دارم خدمت دوستان عزیز که لطف کردند در این صبح پنجشنبه در این محفل جمع شدهاند. همچنین تشکر میکنم از آقای دهباشی و آقای یامان حکمت که در طول سالهای گذشته زحمات زیادی برای ایجاد یک ارتباط بین جغرافیای فارسیزبانان کشیدهاند.
طبق فرمایش جناب دهباشی بنده مختصری دربارۀ زندگی خود میگویم.
من متولد سال هزار و سیصد و شصت و یک خورشیدی هستم. از دو سالگی تا کلاس پنجم در شهر مشهد زندگی کردهام. از این رو شیرینترین خاطرات کودکی من همگی در مشهد اتفاق افتاده است. بعد از آنکه رژیم کمونیستی در افغانستان ساقط شد ما به امید اینکه کشورمان دوباره کشور میشود به افغانستان بازگشتیم. در افغانستان مجددا در سال هزار و سیصد و هفتاد و دو وارد مدرسه شدم و تا پایۀ دوازده ادامه تحصیل دادم. البته مدرسه فایدۀ چندانی برای من نداشت و در حقیقت ما تنها آداب مدرسه رفتن را رعایت میکردیم. در خانه اما کتابهای حافظ و سعدی و مولانا وجود داشت و من با نام و شعر این شاعران از زبان مادربزرگ خود آشنا بودم.
بعد از سقوط طالبان خوشبختانه فضای هرات بسیار تغییر کرد. انجمن ادبی هرات از جمله معدود انجمنهایی بود که در زمان طالبان هم فعالیت میکرد. از سالهای هشتاد و هشتاد و یک این انجمن اوج گرفت و به خوبی فعالیت کرد. اکثر شاعرانی که امروز مطرح شدهاند حاصل آن فضا هستند. یکی از چهرههایی که شاید نام او برای این جمع آشنا باشد استاد سعادتملوک تابش است. ایشان از اساتید مجرب ما بودند که بعد از سقوط طالبان به افغانستان بازگشتند و خانهشان محفلی شد برای شاعرانی که مشتاق شنیدن و یادگرفتن بودند. در کنار آن ما در طی این سالها انجمنهای دیگری نیز در هرات و شهرهای مشهد و کابل داشتیم. انجمنی به نام انجمن «شاعران مهاجر» وجود داشت که قبل از آن با نام انجمن دوستداران سخن در سال پنجاه و یک به همت استاد براتعلی فدایی در هرات تاسیس شده بود. این انجمن در سالهای مهاجرت در مشهد فعالیت میکرد و بعد از سقوط طالبان و بازگشت استاد فدایی، به هرات منتقل شد و نام انجمن ادبی ناظم هروی را به خود گرفت. در سالهای اخیر نیز با نام انجمن فدایی هروی فعالیت میکند. این انجمن همواره از انجمنهای ادبی تاثیرگزار بوده است. دیگر انجمن جهانی «قلم» که شعبۀ اصلیش در کابل است برای مدتی در هرات فعالیت داشت. در کنار همۀ اینها جمعی از شاعران جوان که من نیز جزو آنها بودم فضایی تشکیل دادیم و نامش را «خانۀ ادبیات جوان» نهادیم و تعداد زیادی از جوانان را به دور هم جمع کردیم. از فعالیتهای دیگرمان چاپ و نشر کتاب نیز بودهاست. این گزارش مختصری از فعالیت نهادهای ادبی افغانستان در این سالها بود.
اما از فعالیتهای من در حوزۀ روزنامهنگاری. من از سال هشتاد و پنج در روزنامۀ «اتفاق اسلام»، که از قدیمیترین روزنامههای افغانستان است در سمت مدیر صفحۀ ادبیات و هنر فعالیت داشتم. بعد از آن به کابل مهاجرت کردم و آنجا با رسانۀ «صبح بخیر افغانستان» همکاری داشتم. دیگر از روزنامههایی که با آنها همکاری داشتهام، روزنامۀ «پیمان» به عنوان یکی از اعضای هیئت دبیره و روزنامۀ «ماندگار» در سمت مدیر مسئول بوده است. مشغلۀ امروز من کار با بنیاد «آرمانشهر» است. نهادی که حدود بیست سال پیش در تاجیکستان تاسیس شد و از سال هشتاد و پنج در کابل فعالیتش را آغاز کرد و من امروز معاون و مدیر این بنیاد در شهر هرات هستم.
ما در طی این ده سال در بنیاد آرمانشهر بیشتر از دویست هزار جلد کتاب چه در زمینۀ شعر و ادبیات و چه در زمینۀ حقوق بشر و عدالت منتشر کردهایم. کتابهایی که کاملا به صورت رایگان در اخیار اهل مطالعه قرار گرفته است.”
روحالامین امینی با اشاره به مشکلات تهیه و توزیع و نشر کتاب در افغانستان، سخنان خود را پایان بخشید.
علی دهباشی در ادامه از خانم صابر خواست که او نیز مختصری دربارۀ خود بگوید:
زینب صابر: “سلام میکنم خدمت دوستان عزیز. من نیز متولد مشهد هستم با مدرک تحصیلی دکتری در رشتۀ فلسفۀ هنر. در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان هستم و در گروه نگارگری تدریس میکنم.
برای من جای خوشبختی است که در چنین جمعی حضور دارم. هم از جهت تعلق خاطرم به دنیای ادبیات و هم وابستگیم به هنر. همانطور که میدانید در سلسله جبال تاریخ نقاشی ایرانی رفیعترین قله اختصاص به مکتب هرات و بلاخص دورۀ سلطان حسین بایقرا دارد. در دورهای که هرات پایتخت ایران بود و حضور بزرگانی چون کمالالدین بهزاد و جامی موجب غنا و پیچیدگی خاصی در هنر شد.”
پس از آن روحالامین امینی شروع به شعرخوانی کرد.